دوره جدیدی که با ریاست دکتر جبلی در صدا و سیما آغاز شده است و ورود نیروی تازه نفس بر مسند ریاست، میتواند فرصت خوبی برای خلق موقعیتهای تازه، بازنگری بر رویههای معمول و همچنین رفع نواقص باشد.
دوره جدیدی که با ریاست دکتر جبلی در صدا و سیما آغاز شده است و ورود نیروی تازه نفس بر مسند ریاست، میتواند فرصت خوبی برای خلق موقعیتهای تازه، بازنگری بر رویههای معمول و همچنین رفع نواقص باشد. انتظار میرود این نیرو با نگاه تازه بتواند تغییرات مثبتی را در مسیر اهداف رسانه ملی
کد خبر : 386
تاریخ انتشار : چهارشنبه 31 فروردین 1401 - 20:38
دوره جدیدی که با ریاست دکتر جبلی در صدا و سیما آغاز شده است و ورود نیروی تازه نفس بر مسند ریاست، میتواند فرصت خوبی برای خلق موقعیتهای تازه، بازنگری بر رویههای معمول و همچنین رفع نواقص باشد.
انتظار میرود این نیرو با نگاه تازه بتواند تغییرات مثبتی را در مسیر اهداف رسانه ملی ایجاد کند و ضمن سرعت بخشیدن به قدمهای برداشته شده، کیفیت و کمیت تولیدات را هم ارتقا ببخشد. در این زمینه و برای هر چه پربارتر شدن مسیر، شنیدن حرف صاحبنظران و کسانی که در این حرفه استخوان خرد کردهاند، خالی از لطف نیست و همیشه به آن توصیه شده است. به همین دلیل سراغ هنرمندان فعال در رسانه، سیاسیون، کارشناسان، اساتید حوزه ارتباطات و… رفتیم و آنها درباره نقاط ضعفی که در رسانه ملی میبینند و باید در دوره تازه برطرف شود، اصولی که نیاز به تاکید بیشتر دارند و انتظاراتشان از ریاست این سازمان گفتند. همچنین پیشنهادهایی را مطرح کردند که به صورت مجزا آمده است. به کارگیری نیروهای توانمند و استفاده از تجارب صاحبنظران و پیران عرصه رسانه، توجه بیشتر به جذب و بازجذب مخاطبان، عملیاتی کردن شعارهای مطرح شده مانند گسترش عدالتمحوری رسانه ملی، حرکت در مسیر اطلاعرسانی بهنگام، دقیق و غیر جانبدارانه برخی از مباحث تاکیدهشده از سوی کارشناسان و هنرمندانی است که با آنها گفت و گو داشتیم.
سازمان صدا و سیما انتخاب شده که تحصیلات مرتبط و تخصصی دارد. ضمن اینکه تجربه طولانیمدت در صدا وسیما هم در کارنامهاش هست. حال که این مسوولیت را به عهده گرفته، فرصتی است تا تحولاتی در سازمان صدا و سیما رخ بدهد. باید تغییرات ملموس و قابلتوجه در محتوای برنامهها باشد. نهتنها سازمان صدا و سیما، بلکه هر رسانهای در مرحله اول نیاز به کسب سرمایه اجتماعی، اعتماد و اعتبار نزد مخاطب دارد.
بنابراین تلاش اول در جهت ارتقا به این وجه و پایگاه اجتماعی باید صورت بگیرد، به این معنا که ما باید از مردم نظرسنجی کنیم. این الزاما اعتماد به محتوا و برنامههای خبری سیاسی نیست، چرا که مردم ممکن است خیلی از برنامههای سرگرمکننده، فیلم، طنز و… ببینند اما این به معنای اعتماد و پایگاه اجتماعی نیست. باید رسانه ملی به دنبال تولیدات سرگرمکننده باشند، زیرا امروز مردم از طرق مختلف دسترسی به برنامهها دارند. در مجموع در بخش خبر، تفسیر و برنامههای سیاسی باید بازنگری صورت بگیرد و مردم به این باور برسند که میتوانند اخبار صحیح، دقیق، صریح و سانسورنشده را از طریق این رسانه دسترسی داشته باشند و احساس نیاز به شبکههای دیگر پیدا نخواهند کرد. باید بپذیریم مردم نباید به شبکههای دیگر مراجعه کنند. بنابراین باید در این زمینه خطوط قرمز را به عقب بکشیم. نیروها، استعدادها و افکار بیشتری به صحنه آورده شود. کار ویژه رسانهها باید این باشد که نخبگان را به عرصه بیاورد و ترسی از نظراتشان نداشته باشند.
رسانه ملی؛ صداقت و صراحت
حسین امامی، دکتری علوم ارتباطات و استاد دانشگاه: آنچه که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در دوره آقای جبلی انتظار است، اینکه منفعت جامعه و پیشرفت کشور را مدنظر قرار دهد و نه منافع یک حزب و جریان خاص را. بنابراین رسانه ملی، باید برای این فرصت پیشآمده نزد مردم و جلب اعتماد عمومی، ملی بودن خود را نشان دهد و صدای یکسان همه گروههای جامعه باشد و نه صرفا یک تفکر اقلیت جامعه. نکته دوم اینکه سواد رسانهای ملت ایران با وجود شبکههای ماهوارهای و سپس، رسانههای نوین نسبت به یک دهه گذشته قابل مقایسه نیست و افزایش یافته است. مردم خود انتخابگر خبر و گزینشگر رسانهای شدهاند. هر حرف و پیامی را بهراحتی نمیپذیرند.
در برابر کوچکترین رفتار یک مجری یا یک مدیر رسانه ملی که در شبکههای اجتماعی پخش میشود، واکنش نشان میدهند. بیتفاوتی به خواست اکثریت جامعه و نادیده گرفتن انتظارات آنها، توهین به شعور ملت محسوب میشود. صدا و سیما باید بتواند اقدامی انجام دهد که مردم به مستقل بودن و جایگاه عظیم این رسانه پی ببرند. این تغییرات و انتظارات باید به گونهای باشد که واقعا به چشم بیاید. صداقت رسانه ملی، خصوصا در بخشهای خبری بتواند برجسته شود.
اینکه به خبرنگاران بگوییم خبر را آن گونه که ما میگوییم روایت کنید، عامدانه و عالمانه بر روی مسائلی چشم بپوشید و در جهت ارائه و پیشبرد منافع ایدئولوژی مسلط باشید، دیگر در هیچ کجای جهان پذیرفته شده نیست. خبر باید واقعیتها را بیطرفانه منعکس کند و امروزه مخاطب بهخوبی این را میداند. بازتعریف تهیه و تولید گزارشهای خبری و حرکت به سوی مستندسازی خبری و پژوهشمحور شدن بستههای خبری از پیشنهادهایی برای تحقق این امور است. همچنین رئیس محترم جدید صدا و سیما همزمان با تکالیف برون سازمانی، توجه ویژهای نیز به مسائل درون سازمانی باید داشته باشند؛ از آموزش داخلی به کارکنان و مدیران خصوصا آموزشهای روزآمد همگام با تحولات رسانهها گرفته تا توجه به مسائل معیشتی شاغلان و بازنشستگان محترم سازمان، همچنین در این دوره انتظار است انتصاب و ارتقای شغلی بانوان متخصص در ردههای بالای مدیریتی رسانه را شاهد باشیم.
طراحی برای توسعه دایره مخاطبان
فریدون صدیقی، پیشکسوت روزنامهنگاری: رسانه وقتی معنادار و هدفمند میشود که بتواند با مخاطب هدف، رابطه ایجاد کند. هرچقدر مخاطب هدف وسیعتر باشد، حکایت از موفقیت رسانه دارد. آنچه باید هدف جدی مدیریت جدید صدا و سیما باشد، جذب مخاطب است. مخاطبانی که به هر دلیلی صدا و سیما را به عنوان یک منبع اطلاعاتی موثق و معتبر نادیده میگیرند، کمتر آن را میبینند و قهر کردهاند. این مخاطبان ممکن است فقط مسابقات فوتبال یا یک سریال را در این رسانه دنبال کنند و به وجه سرگرمی آن توجه داشته باشند که این برای یک مجموعه بزرگ با حجم زیادی از نیروی انسانی کفایت نمیکند. اطلاعرسانی بهموقع و غیرجانبدارانه از دیگر کارهای مهم رسانه است که باید در بزرگترین رسانه کشور به این نیاز خبری توجه شود. نباید بگذارد اخبار رویدادهای مختلف ابتدا در رسانههای دیگر بیان شود و بعد که همه آن را دنبال کردند، واکنش نشان دهد که نه اینطور نبوده است! حرکت در چارچوب قانون، منافع و مصالح ملی هم باید به عنوان یک اصل مورد توجه باشد. اگر این موارد اصل قرار نگیرند، شک نکنید مخاطب گریزان ازدست میرود و برای جذب دوباره او باید اعتمادسازی کرد. کوشش در راه دانشافزایی مخاطب هم از دیگر مواردی است که باید به آن عنایت شود. اگر بر پایه اطلاعات حداقلی و جانبدارانه، سراغ تحلیل و آسیبشناسی برویم، عملی نیست و میبینیم که رسانه ملی در این مورد دچار نقصان است. تلاش شده در شبکه چهار با دید تحلیلی به مسائل نگاه شود، اما در آنجا هم فقط سراغ چند حوزه خاص میروند و در این حوزهها هم از کارشناسان غالبا کمتجربه بهره میبرند که جانبدارانه برخورد میکنند. این آسیبها به رادیو و تلویزیون وارد شده است و باید بازسازی و نواندیشی صورت گیرد. باید آدمهایی در تلویزیون نمایش داده شوند که مردم آنها را از خود بدانند و شبیهشان در جامعه وجود داشته باشد. در غیر این صورت مخاطب سراغ دیگر شبکههای فارسی زبان میرود که احساس میکند شباهت بیشتری به او دارند و میتواند با آنها همراهی کند. همچنین در زمینه آگهیهای تبلیغاتی هم باید بازنگری شود؛ واقعا برخی از آنها در شأن یک شبکه سراسری نیست. لازم است در شیوههای رفتاری، گفتاری و دیداری با مخاطب در مدیریت کنونی صداوسیما بازنگری صورت گیرد. نگاه سلیقهای و شعاری راه به جایی نمیبرد.
توجه به برنامههای ترکیبی
سعید پروینی، تهیهکننده: من در طول این سالها هم تهیهکنندگی آثار نمایشی را به عهده داشتم و هم برنامههای ترکیبی را. حتی با برنامههای نمایشی کارم را آغاز کردم اما به نظرم در کوتاه مدت برای اینکه بخواهیم آنتن را خوش آب و رنگ کنیم، باید سراغ برنامههای ترکیبی برویم که خیلی زود هم به نتیجه میرسد. برنامههای ترکیبی موفق همچون دورهمی، خندوانه، برندهباش و عصر جدید در دهه گذشته نشان میدهد که مردم از چنین برنامههایی استقبال میکنند. حالا ممکن است ایده این برنامهها از برنامههای خوب دنیا باشد، اما اشکالی ندارد. اگر خوب الگوبرداری شود، هیچ ممانعتی ندارد و اتفاق خوبی است که طرحهای برنامههای ترکیبی مخاطبپسند را ایرانیزه کنیم.
گرچه برخی برنامههای ترکیبی هم الگوبردای شدند، اما موفق نبودند. بنابراین پیشنهاد میکنم تولید برنامههای ترکیبی که به لحاظ تولید هم خیلی سریع نتیجه میدهد، برویم. قاعدتا مخاطب زیادی هم دارد.
برنامههای نمایشی هم مخاطب جدی دارد، اما به لحاظ تولید زمان زیادی میبرد. اما علاقه مردم در سالهای اخیر نشان داده که سریالهایی در گونه پلیسی و امنیتی را خیلی دوست دارند.
یادم است وقتی مینیسریال گشت پلیس به تهیهکنندگی خودم روی آنتن رفت، جزو آثار پربیننده در همان مقطع زمانی شد. با اینکه این اثر هفت قسمت بود، اما مردم استقبال زیادی کردند. همچنین پربیننده بودن سریالها در گونه امنیتی در سالهای اخیر نشان میدهد مردم این گونه را خیلی دوست دارند. بنابراین بهتر است برای ساخت چنین آثاری کوشا باشیم. همچنین در تلویزیون سریال در گونه وحشت تولید نمیشود، اما میتوان به شکل جدی به این موضوع ورود پیدا کنیم و سریالهایی در گونههای وحشت، علمی و ورزشی بسازیم تا سریالهای نمایشی رنگبندی مناسب داشته باشند.
تجدیدنظر در ترکیب شورای نمایش
محمدرضا ورزی، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده: یکی از پیشنهادهای بنده به رئیس محترم رسانه ملی این است که برای همکاری، طیفهای مختلف را مدنظر قرار دهند تا سلیقههای متفاوت مخاطبان به طور نسبی تامین شود. در این بین کار کردن فقط با یک گروه خاص خیلی در وضعیت فعلی توفیقی ایجاد نخواهد کرد. پیشنهاد دوم بنده این است که تجدیدنظرجدی در انتخاب اعضای شوراهای نمایشی شود. بعضیها سرقفلی این شوراها هستند. کسانی را میشناسم که سه دهه و بعضا چهار دهه عضو این شوراها هستند. انگار دیگر کسی دانش کارشناسی فیلمنامه را ندارد. رفتار سلیقهای در شوراها باید حذف شود و منافع ملی و مصالح انقلاب باید درباره اصحاب قلم در کنار شایستگی و سابقه جایگزین شود. مدیران زیرمجموعه رئیس رسانه ملی درخصوص برنامهسازان و سریالسازان نیز بر اساس سلیقه شخصی نباید برخورد کنند و بیشتر ببینند که مطالبات سازمانی و نظام رسانهای چه چیزی را طلب میکند و بر آن اساس روی افراد و کارهایشان سیاستگذاری کنند. بیتردید، تخصص و تجارب ارزنده جناب دکتر جبلی طی سالهای مدید در مسؤولیتهای مختلف، چشمانداز روشنی را در تحقق اهداف عالیه نظام در عرصه فرهنگ و رسانه ملی، خصوصا در اجرای بیانیه گام دوم انقلاب و اوامر حکیمانه رهبر معظم انقلاب رقم خواهد زد. میتوان امیدوار بود که با برنامهای وزین و رو به جلو، سازمان صداوسیما دوران جدید و پر از اتفاقات خوب را تجربه خواهد کرد. انشاءا… این انتصاب را اتفاق خوب و مبارکی میدانم. دغدغههایی را هم که مطرح کردم، فقط مربوط به خودم نیست و همیشه کسانی هستند که صدایشان به جایی نمیرسد و اینها را گفتم که یک وقت حقوق هیچ هنرمندی پایمال نشود. همه اینها مواردی هستند که میتواند فضا را رو به جلو ببرد. برای دکتر پیمان جبلی آرزوی موفقیت، سربلندی و عاقبت بهخیری را در این راه دشوار از خداوند متعال مسألت دارم.
مستقل باشیم و اسیر فشارها نشویم
محمد سلوکی، مجری: یکی از موضوعات مهمی که همه دنبال آن هستند این است که رسانه ملی واقعا رسانه ملی باشد. همانطور که دکتر جبلی هم در صحبتهایشان گفتند که ما رسانه یک طیف یا گروه نداشته باشیم و تبدیل به فضایی نشویم که صرفا بخواهد به تعریف و تمجید از بخشهای مختلف بپردازد. ما باید برای رفع مشکلات مردم کمککننده باشیم، اما تبدیل به یک رسانه یک طرفه نشویم تا ماهیتمان به عنوان یک رسانه واقعی ملی باقی بماند. البته با توجه به صحبتهایی که از آقای جبلی شنیدیم و با توجه به روند کاریشان که همیشه نگاه، خلاقیت و نوآوریهایی در عملکردشان دیده میشد، توقع را بالا میبرد و امید را هم بین فعالان رسانهای زیاد میکند. همچنین امیدوار هستم که اینطور نباشد که با تغییر مدیریت این تصور پیش بیاید که عدهای از فضای کاری دور و گروهی هم به دلیل جابه جایی تیم کاری، به این فضا نزدیک میشوند. باید هر کسی که توانایی کار دارد و میتواند به رسانه و رسیدن آن به جایگاهی متعالی کمک کند، بماند و به فعالیتش ادامه دهد. همچنین مقداری به نظر میرسد که در چند سال گذشته حملهها و هجمهها از سمت دولتیها و گروههای سیاسی که به دنبال تطهیر و پوشاندن اشتباهاتشان بودند، متاسفانه باعث تضعیف رسانه شده بود. توقعی که از ما به عنوان سربازان رسانهای کشور میرود، یکی مستقل بودنمان است که با کمک، درایت و جایگاهی که مدیر جدید دارد؛ حتما آن را حفظ میکنیم و نکته دوم هم پیدا کردن جایگاه قبلیمان است. به صورتی که به هرکسی اجازه ندهیم با پروپاگاندا و شعارهای عجیب جایگاه رسانه را زیر سوال ببرد. علاوهبر اینها همانطور که اشاره شد ما باید رسانهای ملی برای همه گروهها باشیم و اجازه ندهیم که برخی از ما توقعاتی داشته باشند که در شأن رسانه ملی نیست. همچنین لزوم تولیدات بیشتر هم اتفاق دیگری است که لازم است رخ دهد که بتوانیم فضایی را تجربه کنیم که تعداد تولیدات در شبکهها بالا برود و بتوانیم رقابت جدی و موثری با فضاهای مختلف از بخش خصوصی گرفته تا حوزه بینالملل داشته باشیم. باید بتوانیم کیفیت تولیداتمان را بالا ببریم تا در نهایت سازمان یادگیرنده و پیش رو باشیم. مضاف بر اینها باید به روز باشیم که این به روز بودن نیاز به حمایتهای جدی دارد که انشاءا… اتفاق بیفتد.
برای شادی مردم برنامهریزی کنید
مهران رجبی، بازیگر: فکر میکنم در این زمینه بیشتر باید با تهیهکنندگان صحبت کنید چون آنها دغدغههایی به لحاظ بودجه، پرداخت، ممیزی و… را دارند. بازیگران کمتر درگیر مدیریت تلویزیون هستند و اگر مشکلی هم برایشان پیش بیاید، بازهم از طریق تهیهکننده آن را پیگیری میکنند. در واقع آنها چیزهایی را میدانند که من بازیگر نمیدانم. با اینحال آنچه که به من زیاد گفته میشود، این است که میگویند شما چرا دیگر کارهای طنز انجام نمیدهید؟ مردم خیلی این فضا را دوست دارند. آثار طنزی مثل «خوش نشینها»، «سه در چهار»، «چهار دیواری» و… که طنز معقول و واقعی داشتند و مردم هنوز آن را از شبکههای دیگر مثل آیفیلم نگاه میکنند. این اتفاق به این دلیل است که نیاز دارند تا بخندند و زمانی که به خانه میآیند، لذت ببرند و دلشان باز شود، نه اینکه کارهای تلخ ببینند که حالشان را خوب نمیکند، کارهایی با دیالوگهای شسته و رفته و این چنینی که تعداد آنها هم کم نیستند. در اصل ساخت آثار طنز از مواردی است که امیدوارم آقای جبلی هم به آن التفات کنند و مدیریتی در اینخصوص انجام دهند که باعث شود تا بازهم گروههای اینچنینی دورهم جمع شوند و تهیهکنندههایی مثل آقایان مهام، مقدم، سعید آقاخانی، مجید صالحی و… دوباره گرد هم بیایند، کارهای خوبی صورت گیرد و مردم بیشتر لذت ببرند.
تعداد شبکهها کمتر، کیفیت بیشتر
جواد قارایی، مستندساز ایرانگرد: به نظرم اگر تعداد شبکههای تلویزیونی کمتر شود و به کیفیت برنامهها افزوده شود، مسلما شاهد اتفاقات خوب خواهیم بود و میتوانیم مخاطب بیشتری را جذب کنیم. در این چند سال فقط شاهد تعدد شبکههای تلویزیون بودیم و بازخورد مخاطبان نشان داده که افزایش شبکهها منجر به جذب مخاطبان نمیشود، بلکه جذب مخاطب در کیفیت بیشتر برنامههاست. بنابراین اعتقاد دارم اگر تعداد شبکهها را کم کنیم و سرمایه را برای کیفیت کارها بگذاریم، مسلما به نتیجه بهتری میرسیم. درواقع با این رویکرد میتوان کیفیت را ارتقا داد و در جلب و رضایتمندی مردم تاثیری زیادی میگذارد.
بازگشت «گروه کودک» به اوج
محمد مسلمی، بازیگر و کارگردان: متاسفانه ما از کودکان عقب افتادهایم و این موضوع اصلا خوب نیست. در مقطعی هنرمندان و بازیگران درجه یک همچون علیرضا خمسه، اکبر عبدی و… تولیداتی برای کودکان داشتند و برای کودکان کار میکردند اما در حال حاضر این دوستان کار را ترک کردند. همین موضوع باعث شده تا به صورت جدی کسی کاری نکند. به نظرم باید برای بهتر شدن تولیدات در حوزه کودک اندیشید و این گروه با مدیریت جدید متحول شود. جذب کارشناسان کودک بسیار اهمیت زیادی دارد تا نقاط ضعف شناسایی و به نقاط قوت افزوده شود. باید گروههای کودک جدی گرفته شوند و صرفا در حد شعار نباشد. قبلا شبکههای سیما گروه کودک داشتند و با هم رقابت میکردند. اما گروه کودک از شبکه یک حذف شد، شبکه دو هم گروه کودکش خیلی برنامهای ندارد. شبکه کودک هم تا به امروز نتوانسته برنامه برند برای کودکان تهیه کند. در واقع میتوان گفت ضعیفترین بخش تولیدات سازمان صدا و سیما مربوط به کودکان است. این در حالی است که در دوره کرونا بیشتر کودکان در قرنطینه به سر میبرند و باید برنامههای مناسب و جذاب برای آنها پخش شود، اما در حال حاضر شاهد هستیم بچهها خیلی علاقهای به برنامههای گروه خودشان ندارند و این اتفاق به مرور آسیب میزند. ما باید به این موضوع به شکل حرفهای نگاه کنیم. از سوی دیگر باید روی قصه تولیدات هم کار کنیم تا به لحاظ محتوا کارها حرفی برای گفتن داشته باشد. نباید کارهای کودک فقط روی چند خاله و عموی تلویزیونی بچرخد. دوره چنین کارهایی گذشته است.
انطباق چارچوبها با واقعیتهای جامعه
جواد افشار، نویسنده و کارگردان: یکی از موارد به روز شدن محدودیتها و فاکتورهایی است که به آثار نمایشی مربوط هستند. من فکر میکنم این بخش از عملکرد سازمان نهتنها درجا زده که حتی رو به عقب هم رفته است و گاهی حتی در فضای مجازی متاسفانه مایه شوخی و طنز شده است. باید بخشی از آثار نمایشی ما برگرفته از دل جامعه باشد و مردم تفاوت فاحشی بین آنچه در واقعیت و آثار نمایشی است را از جنبههای مختلف حس نکنند. منظور من اصلا این نیست که ناهنجاری ایجاد شود یا از خطوط قرمزی که مغایر با شئونات اخلاقی و فرهنگی ماست عبور کنیم، اما آنچه امروز در آثار نمایشی میبنیم؛ تفاوت مشهودی با واقعیتی که در دل جامعه است دارد. مسالهای که باعث پس زدن مخاطب شده است. همچنین من نمیخواهم بگویم که به سمت فضای آثار نمایش خانگی که مثلا آزادی عمل بیشتری دارند، برویم چراکه این نوع آزادیها، در آنجا هم افراطی است. در این حوزه لازم است تعادلی ایجاد شود تا سختگیریها باعث ایجاد چندگانگی و قطع ارتباط با مخاطب نشود. موضوعات دیگری هم هست مثلا اینکه توجه بیشتری به قشر هنرمند و متخصصان امر شود. امروز ما هنرمندان و کارشناسان زیادی داریم که به خوبی بهکار گرفته نمیشوند و این استعدادها در حال تلف شدن است. از همین رو باید توجه ویژهتری به کسانی که تخصص ویژهای در حوزه آثار نمایشی دارند، اتفاق بیفتد. در واقع باید کار بیشتر به کسانی که تجربه دارند و امتحانشان را پس دادهاند، سپرده شود تا کیفیت هم ارتقا پیدا کند. امروز ما چهرههای زیادی را داریم که نامشان در حال خاک خوردن است. در بخشهایی هم در حوزههای مختلف متاسفانه اتفاقی که پیش آمد، این بود که سفارشها و منویاتی از بیرون بدنه سازمان به سازمان تحمیل شد. این خواستهها اگر بهحق و ضروری است، نباید نادیده گرفته شود بلکه باید به هنرمند و آدم آن فضا سپرده شود که آن فرد بتواند با زاویه نگاه هنری، آن خواسته را به مخاطب ارائه دهد تا از مستقیمگویی و چکشی عمل کردن در برخی موضوعات پیشگیری شود. به طور کلی تاریخ اقتضای روز جامعه است و فرهنگ باید همزمان با تاریخ پیش برود. در این بین اصولی وجود دارد که تاریخبردار نیست، اما فرهنگ باید با زمانه پیش برود.
آقای جبلی! بچهها را دریابید
رضا فیاضی؛ بازیگر، کارگردان و نویسنده: یکی از اساسیترین چیزهایی که میتوانم به آن اشاره کنم، کار برای بچههاست. یعنی از برنامهسازی گرفته تا فیلمسازی و سریالسازی برای کودکان و نوجوانان که همیشه دغدغه من بوده و هست. من فکر میکنم جای چنین آثاری خیلی در تلویزیون خالی است. البته که کلی عمو و خاله جای چنین آثار مهمی را در تلویزیون گرفتهاند و اغلب برنامههای توخالی برای بچهها میسازند. به نظر من بچهها نیاز دارند که به آنها بیشتر توجه شود و برایشان آثار بهتری ساخته شود که به دردشان بخورد. بچهها هم نیاز به آموزش دارند و هم سرگرمی که متاسفانه من در بیشتر برنامهها فقدان آن را میبینم. بچهها نیاز به شاد شدن دارند. بنابراین باید برنامههایی برایشان ساخته شود که بتواند شادی را به آنها منتقل کند. همچنین در کنار شادی، بتواند ذهن آنها را خلاق کند. مثل برنامههایی که در سالهای دور ساخته میشد. از جمله زیزیگولو یا کلاهقرمزی و پسرخاله. هنوز هم مردم با این برنامهها خاطره دارند. متاسفانه ما از این دست برنامهها در تلویزیون نداریم. بنابراین باید به افراد حرفهای و توانمند و باتجربه در حوزه کودک، سفارش ساخت برنامهها و آثار نمایشی کودک و نوجوان داده شود. من شنیدم فقط آقای فرضیایی برای بچهها برنامه میسازد. سریال هم که اصلا برای بچهها ساخته نمیشود. به همین دلیل من احساس میکنم جای خالی برنامهها و سریالهای مناسب کودکان و نوجوانان در تلویزیون بهشدت خالی است. سالهاست که هیچ برنامه یا سریال خاطرهانگیزی در این حوزه ساخته نمیشود. در یک جمعبندی میتوانم بگویم اول باید به تولید آثار در حوزه کودکان و نوجوانان توجه شود. سپس حضور متخصصان این حوزه در تلویزیون. یعنی اگر دوستان به گذشته ما رجوع کنند، متوجه میشوند چه کسانی بودند و فعالیت میکردند که حالا نیستند. از همه مهمتر اینکه دستهبندیها و باند بازیها باید برداشته شود. مثلا من و آقای قناد این اواخر طرح یک کار را ارائه کردیم که به ما گفتند اسپانسر بیاور! این اصلا درست نیست. کار ما که اسپانسر پیدا کردن نیست. بنابراین امیدوارم این کمبودها در تلویزیون رفع شود.
دعوت از هنرمندان امتحان پس داده
رضا ایرانمنش، کارگردان و بازیگر: با توجه به وضعیتی که امروزه شاهدش هستیم و فعالیت هرچه بیشتر شبکههای ماهوارهای، تلویزیون نسبت به قبل رسالت سنگینتری دارد. یعنی اگر به دهههای گذشته برگردیم، میبینیم چقدر تلویزیون فعالیت داشت و برنامههای متنوع و جذاب برای مخاطبان خود تولید میکرد. وضعیت امروز تلویزیون اصلا با گذشته قابل مقایسه نیست. یعنی برنامهها و سریالهای جذاب و پرمخاطب به نسبت دهههای قبل کمتر ساخته میشود. در تقابل هجمههای فرهنگی که به سمت ما میشود، باید هزینههای بیشتری کنیم که این اتفاق نمیافتد.
یکی از عمدهترین دلایلش هم این است که هنرمندان صاحبنام از تلویزیون به دلایلی فاصله گرفتهاند. منظورم بسیاری از کارگردانان، بازیگران، تهیهکنندهها و برنامهسازانی هستند که در تلویزیون بسیار فعال بودند و در حقیقت امتحان خودشان را پس داده بودند. هم کارهای شاخصی داشتند و در دل مردم جایی پیدا کرده بودند و هم مسؤولان به صداقت آنها پی برده بودند. اما مدتهاست کنار گذاشته شدهاند. من از ریاست محترم سازمان انتظار دارم با یک تحول خیلی سریع و صریح تلاش کنند و برنامهسازان و تهیهکنندهها و کارگردانان قدیمی را به تلویزیون بازگردانند و از آنها پشتیبانی و حمایت کنند. همچنین از آنها برای ساخت آثار تلویزیونی دعوت به همکاری کنند. چون مردم در این شرایط سخت بهخصوص کرونا و شرایط بد روانی که در جامعه ایجاد کرده، نیاز به سرگرمی دارند. بنابراین ساخت و تولید برنامههایی از این دست باعث میشود که به نوعی مردم با تلویزیون آشتی کنند. چون بعضی از مخاطبان با تلویزیون قهر کردهاند. من خودم بیننده تلویزیون هستم اما اغلب برنامهها و سریالها این انگیزه را برای من ایجاد نمیکند که با آن اثر همراه شوم. در صورتی که در گذشته مردم ارتباط خوبی با تلویزیون داشتند و برنامهها و سریالها خیلی جذاب بودند. به همین دلیل باید برنامههایی ساخته شود که خیلی بهتر از گذشته باشد. این امر اتفاق نمیافتد مگر با دعوت از مدیران و برنامهسازانی که با رسانه آشنا هستند. همین اتفاق باعث میشود هنرمندان هم به نوعی دلگرم شوند. هنرمندانی که نه در سینما جا دارند و نه در تلویزیون و نباید در این جایگاهی که الان هستند باشند. ما هنرمندانی داریم که خیلی بهتر از بعضی افراد هستند که در حال حاضر مدام در تلویزیون حضور دارند. به نظرم آقای جبلی میتوانند با سر کار گذاشتن مسوولان و مدیران کارآزموده در مسند کار و بعد دعوت از هنرمندان قدیمی و پیشکسوت و کسانی که به اصطلاح برادریشان را ثابت کردند و همچنین با یک برنامهریزی صحیح، اتفاقات خوبی را در تلویزیون رقم بزنند.
ماموریت اصلی؛ هویت بخشی ملی و دینی
نجمالدین شریعتی؛ مجری: به نظر من چند نکته در این زمینه میتواند موثر باشد. آن هم در فضای رسانهای که الان وجود دارد. یکی همبستگی درونسازمانی است. بالاخره یک اتحاد و وفاق و همدلی بین شبکههای سیما و رادیو و همچنین بین همکاران سازمان لازم است پررنگ شود. نکته بعدی در بعد همبستگی و وفاق و همدلی ملی است که میتوان در این زمینه نکات بسیاری را بیان کرد. نکته دیگری که در مورد ماموریت ایشان و مدیریتشان در سازمان میتواند خیلی موثر باشد، هویتبخشی و ایجاد تعلق ملی و دینی در نسل جوان است که یک مقدار کمرنگ شده است. یعنی از آنجایی که ما به نوعی با مخاطبان در ارتباط هستیم، احساس میکنم رسانه یک ماموریتی در این ایام دارد که شاید فضاهای دیگر نتوانند این ماموریت را بهدرستی انجام بدهند. یعنی ایجاد تعلق که جوانهای ما بدانند به این مرز و بوم و به این دیار تعلق دارند و آن هویت دینیشان پررنگ شود. نکته مهم دیگری که به نظرم میرسد این است که مدیران سازمان، مدیران شبکههای رادیویی و تلویزیونی، برنامهسازان و در کل هر کسی که در فضای رسانه کار میکند، بداند چه مسؤولیت و رسالتی روی دوش دارد و رادیو و تلویزیون ما چه کارکردی میتواند داشته باشد که جاهای دیگر از آن خبرها نیست. لذا یک سری مزیتهای انحصاری رسانه ما در جمهوری اسلامی دارد که حتی رسانههای بینالمللی دنیا هم ندارند. حال این از بعد نرمافزاری و برنامهسازی است. یعنی ما میتوانیم برنامههایی را تولید کنیم که اساسا با هیچ برنامهای در سراسر دنیا و رسانههایشان قابل مقایسه نیست. یعنی رقیبی ندارد و تنها برنامه انحصاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است. مثلا ممکن است برنامههایی تولید شود که شبکههای تلویزیونی دنیا بهتر از آن را بسازند اما یک سری برنامهها هست که منحصر به تلویزیون ماست. اگر متوجه این نکته شویم به نظر من میتواند این بار رسالت ماموریتی را برای تک تک ما تعریف کند که امیدوارم با همدلی و وفاقی که در ابتدا عنوان کردم، تلویزیون در این پنج سال پیش رو بتواند بیش از پیش بدرخشد و اعتماد مردم را بیش از پیش جلب و جذب کند.
پرکردن جای خالی بودجه مدون و حمایت
مهوش صبرکن، بازیگر: یکی از موضوعات اساسی در حوزه ساخت سریال بحث بودجه و رویکردی است که برای آن در نظر میگیرند. خیلی وقتها پیش میآید که مجموعهای کلید میخورد، اما در ادامه با وقفههای چند ماهه روبهرو میشود و مدام میگویند پول نیست. در این فضا باید بستری فراهم شود که کار واقعا پیش برود. امروز خیلی از بازیگران و هنرمندان بیکار هستند و تعداد انگشتشمار پارتیدار دیگری در شبکههای نمایش خانگی مشغول شدهاند. جدا از آن ما گاهی سرکار میرویم اما در نهایت پولمان را نمیدهند، شکایت هم کردهایم و سازمان باید اینجا وارد شود، حق ما را بگیرد. من چند سال است که دوندگی میکنم و تنها بخشی از پولم را گرفتم. این اتفاق باعث شده تا خیلیها به فضاهای دیگر متمایل شوند. در کنار بحث تامین بودجه، موضوع تأمین محتوا هم مطرح است. تلویزیون شبکههای زیادی دارد که برای همه آنها نیاز به غذای مناسب دارد. در مقطعی ما چند کار الف را با هم روی آنتن داشتیم اما این اتفاق مدتهاست نیفتاده و لازم است تا مدیری بیاید که بستر این جریان و تولیدات محتوای هرچه بیشتر را فراهم کند. مدیران باید به مستندسازان و تولیدکنندگان در بخشهای مختلف کمک کنند تا با تامین بودجه و حمایت از آنها باعث شوند که تا هم تولیدات بیشتری روی آنتن برود و هم در سوی دیگر خیلی از افرادی که امروز بیکار هستند، سرکار بیایند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰